مجلس یکی از مهمترین نهادهای سیاسی
کشور در سده گذشته است؛ که فراز و فرودهای
مختلفی را به خود دیده است. از روزی که با قیام مردم عدالتجو،آغاز گشت و یا در
روزهایی به تعطیلی کشیده شد، یا روزهایی که سردمداران کشور در پی آن بودند تا مجلس
را در اختیار خود بگیرند.
ما در این نوشته میخواهیم اشارهکنیم به یک قسمت از تاریخ مجلس که شاید تکرار
شود.
مصدق و مجلس
مصدق بعد از ۳۰ تیر و روی کار آمدن مجدد، البته با حمایت بی دریغ آیتالله
کاشانی، رفتاری مختلف از خود نشان داد که میتوان آن را از حس قدرت خواهی وی برشمرد.
«مصدق با داشتن اختیارات ششماهه قانونگذاری، طرحی توطئه آمیز را تهیه کرد که
موجب آن طرح، مجلس شورای ملی خودبهخود منحل میشد.»طرح مصدق طوری بود که مجلس را
از حدنصاب میانداخت. «همینکه نمایندگان از این طرح مطلع شدند، مادهواحدهای را
برای پیشگیری تهیه کردند که به موجب آن، هیچ طرح یا لایحهای نمیتواند موجب تعطیل
شدن مجلس شود... مصدق فردای آن روز در نطقی رادیویی به تهیهکنندگان مادهواحده
حمله کرد و آنها را کسانی نامید که درحالیکه دولت مشغول مذاکره با دشمن است،از
پشت خنجر میزنند...ریاست آیتالله کاشانی به مجلس،وزنه میبخشید.لذا طرفداران
مصدق دست به رایزنی زدند تا آیتالله را از ریاست برکنار کنند...سرانجام دکتر معظمی
(از طرفداران مصدق) به ریاست مجلس رسید.»
بعد از آن نمایندگان عضو فراکسیون نهضت ملی دستهجمعی استعفا دادند و بدین
ترتیب مجلس منحل گشت. مصدق انحلال مجلس را به رأی گذاشت و در فضای به شدت پلیسی و
خفقان،انحلال مجلس را اعلام کرد.
برجام و آزمون مجلس
در این روزها شاید بتوان مسئله «برجام»را مهمترین موضوع در کشور دانست که حاشیههای
مختلفی را برای خود به همراه داشته است.موضوعی که دولت آن را برای خود بهمثابه یک
کلید نجات برای رهیدن از مشکلات اقتصادی و باز کردن فضایی در پیشبرد حیات سیاسی و
اقتصادی خود،فرض میکند.
شاید بتوان موضوعاتی همچون نامه ۴ وزیر به رئیسجمهور، بررسی برجام در مجلس،سخنرانی
رئیسجمهور در جواب منتقدین و ... را از حواشی برجام دانست.
بعد از آنکه برجام به عنوان توافقنامهای بینالمللی در رسانههای جهانی مطرح
شد، مجلس اصولگرا بر طبق اصل ۷۷و ۱۲۵ قانون اساسی درصدد آن برآمد تااین توافقنامه
را بررسی کرده و راههای احتمالی نفوذ که از طریق برجام ایجاد میشد را مسدود کند.
به همین منظور کمیسیونی برای بررسی دادهها و ستاندهها و چگونگی انجام برجام
تشکیل داد. ابتدا از دولت خواسته شد تا این موضوع در قالب لایحه به مجلس تقدیم
شود. ولی با برخورد نامناسب دولت،مجلس با تهیه طرح به بررسی آن اقدام کرد.پس از
پایان ۴۰ روز بررسی دقیق در کمیسیون،گزارشی از بررسیها به صحن علنی مجلس آمد تا
نمایندگان را در جریان موضوعات قرار دهد. قرار بر این بود تا با مطالعه گزارش،طرحهای
پیشنهادی مطرح گشته و مورد بررسی قرار گیرد. با این وجود به محض ارائه گزارش در
صحن علنی، کلیه نمایندگان با طرحی از پیش آمادهشده روبهرو شدند که رئیس مجلس آن
را آماده کرده بود. این طرح بهسرعت به عنوان طرحی دوفوریتی مطرح گشت و که با
مخالفت اکثر نمایندگان روبهرو شد؛ بنابراین طرح به صورت فوریت باید به کمیسیون
مربوطه منتقل میشد تا مورد بررسی قرار گیرد.با توجه به آنکه کمیسیون برجام در این
مدت مسئول رسیدگی به موضوعات حول برجام بود انتظار میرفت که طرح مورد نظر به این
کمیسیون انتقال یابد.ولی این مورد هم به سفارش رئیس مجلس به کمیسیون امنیت ملی
انتقال یافت. کمیسیون امنیت ملی را کسانی تشکیل داده بودند که میتوانآنها را از
جهت مشی سیاسی،رهروان رئیس مجلس دانست. با توجه به این مطلب،این کمیسیون هم موارد
کمی در اصلاح این طرح حرکت کرد و با بررسی ۲ساعته این موضوع مهم آن را به صحن علنی
بازگرداند.بارأی گیری انجامشده در این مورد که تحت حمایت مادی و معنوی رئیس مجلس
پیش میرفت،کلیات طرح با اختلاف کمی به تصویب رسید.جزییات طرح هم با رفتارها و
حرکات سیاسی رئیس مجلس به تصویب رسید. بدون آنکه بتوان گفت نقاط مهم و قابل نفوذ
برجام در این طرح سد شده باشد.
نتیجهگیری
براساس آنچه آورده شد،میتوان به نقش رئیس مجلس در چگونگی اداره مجلس پی برد.شاید
روزی که آیتالله کاشانی از مصدق حمایت میکرد،گمان نمیکرد که روزی مصدق وی را
خانهنشین کرده واز سیاست بازدارد و خواهان جدایی دین از سیاست گردد. امروز اگر رئیس
مجلس که با خود عنوان اصولگرایی را یدک میکشد و در زمین جناح مقابل خود بازی میکند
تا برای فردا در انتخابات مجلس بتواند دوباره خود را به صندلیهای مجلس برساند،باید
بداند که این گروه تا جایی ساکتاند و وی را تشویق به پیش روی میکنند که دستشان
به آن موقعیت نمیرسد و هنگامیکه رسید با پشت پا زدنی همهی کارها رامانند مصدق
فراموش میکنند.